مثلث مافیا part 19

Part 19

ا،ت و تهیونگ باهم وارد میشن و برای اینکه کسی شک نکنه دست همو گفتن

ب،ت: پس بلاخره باهم اکی شدید

ا،ت:بله پدر

فلش بک بعد مراسم

ا،ت ویو

دیدم همه دخترا دارن با چشم بد بهم نگاه میکنن مشخصه همشون عاشق تهیونگن

شوگا اومد سمتم

شوگا: ات، تو واقعا عاشق تهیونگی

ات،: اره

شوگا:باشه

و شوگا میره


ات، . واقعا خودم نمیدونم چرا اون حرفو زدم ولی حالم خیلی بد بود

رفتم خونه
از شدت استرس سریع خوابم برد صبح بیدار شدم دیدم خدمتکار وارد اتاقم شد

خدمتکار: خانم آقای تهیونگ اومدن

ا،ت: با خدا اون اینجا چیکار می‌کنه
ا،ت سریع رفتم سمت اینه وایی من چرا هرزو اینجوریم سریع رفتم حموم و به نیم ساعت طول کشید و اومدم بیرون و میکاپ ارتیستم به میکاپ جذاب زد و به لباس خوشگل پوشیدم و رفتم پایین

فلش به پیش تهیونگ

رفتم خونه ا،ت چون باید امروز می‌رفتیم کار های عروسی رو انجام می‌دادیم رفتم اونجا پرسیدم ا،ت کجاست که آقای کیم گفت خوابه یکی از خدمتکار ها انگار رفت بیدارش کرد ولی گفت رفتش حموم یه 40 دقیقه گذشت

تهیونگ: چرا ا،ت نمیاد

ب،ت: حمومه اون حموم هاش چند ساعت طول می‌کشه

تهیونگ : پس مثل خودمه چقدر شباهت.( تو ذهنش )

یهو دیدم ا،ت از بالا اومد وای چقدر خوشگل شده می‌خوام مال خودم بکنمش فقط منتظرم که عروسی کنیم که قشنگ برای خودم بشه
دیدگاه ها (۱۶)

Part 10ا،ت ویو امروز قراره با کوک بریم بیرون خیلی خوشحالم با...

مثلث مافیا part 20

مثلث مافیا part 18

مثلث مافیا part 17

پارت ۴۳ فیک ازدواج مافیایی

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط